استراتژی طراحیشده یا استراتژی پدیدارشونده؟
در آگوست سال ۲۰۱۱، شرکت اپل از اکسون موبیل پیشی گرفت تا به با ارزشترین شرکت دنیا تبدیل شود. موفقیت اپل، مرهون استراتژی ایجاد محصولات الکترونیکی مصرفی بود که سختافزار، نرمافزار و زیباییهای طراحی را ترکیب میکرد تا یک تجربه کاربری را ایجاد کند که بر اساس دسترسپذیری و عملکرد ساده شناخته میشد. اپل با شناخت استیو جابز از پتانسیل تکاملی پردازش شخصی و چشمانداز ایجاد یک کامپیوتر شخصی ارزان و با استفاده آسان آغاز شد. با اين وجود، آن استراتژی که در نهایت، اپل را به یکی از موفقترین شرکتهای تمام دوران تبدیل کرد نتیجه بینش، شهود، آزمایش و رویدادها بود.
بنابراین، این موضوع در فرآیند تدوین استراتژی شرکتها و انواع دیگر سازمانها چه معنایی دارد؟ آیا مدیران باید از طریق یک فرایند سیستماتیک منطقی به دنبال تدوين کردن استراتژی باشند یا بهترین روش در یک دنیای متلاطم، پاسخ به رویدادها در عین حفظ نوعی جهت به شکل اهداف و دستورالعمل ها است؟
استراتژی طراحیشده در برابر استراتژی پدیدارشونده
هنری مينتزبرگ یکی از منتقدان برجسته روشهای عقلانی برای طراحی فرآیندهای استراتژی است. او بین استراتژیهای طراحیشده، درکشده و پدیدارشونده تمایز قائل میشود. استراتژی طراحیشده، آن نوع استراتژی است که تیم مدیریت ارشد بیان کرده است. حتی در اینجا نیز استراتژی طراحی شده، کمتر در نتیجه بررسی عقلانی است و بیشتر محصول مذاکره، چانهزنی و مصالحه میان افراد و گروههای مختلف درگیر در فرآیند تدوین استراتژی است. اما استراتژی درکشده (استراتژی واقعی که پیادهسازی می شود) فقط تا حدی به استراتژی طراحیشده مرتبط است (مينتزبرگ نشان میدهد که فقط ۱۰ تا ۳۰ درصد از استراتژی طراحی شده محقق میشود). عامل اصلی تعیینکننده استراتژی محقق شده، چیزی است که مينتزبرگ آن را استراتژی پدیدارشونده مینامد - تصمیماتی که ناشی از فرآیندهای پیچیدهای است که در آن مدیران مختلف، استراتژی طراحیشده را تفسیر میکنند و آن را با شرایط در حال تغییر وفق میدهند-.
طبق نظر مينتزبرگ، طراحی عقلانی، نه تنها توضیح دقیقی از نحوه تدوينسازی واقعی استراتژیها نیست و فرآیند تدوین استراتژی را بهخوبی بیان نمیکند، بلکه روش ضعیفی در فرآیند تدوین استراتژی محسوب میشود.
"این عقیده که استراتژی چیزی است که باید بسیار متفاوت با جزئیات هدایت روزمره سازمان اتفاق بیفتد، یکی از اشتباهات بزرگ مدیریت استراتژیک رایج است."
روشهای پدیدارشونده برای تدوین استراتژی، امکان تغییر و یادگیری را از طریق تعامل مستمر بین تدوينسازی و پیادهسازی استراتژی فراهم میکنند که در آن استراتژی دائماً تغییر میکند و در اثر تجربه اصلاح میشود.
منبع: سایت شریف استراتژی